این چه والیبالی است؟! میدان توسعۀ صفات و فضایل انسانی، یا چاله میدان!

این چه والیبالی است؟! میدان توسعۀ صفات و فضایل انسانی، یا چاله میدان!
جلوۀ فضایل عالیۀ اخلاقی و فرهنگی در ورزش، وجه تمایز بین انسان‌هاست که نشان می‌دهد، اصول اخلاقی است که دیدگاه خلّاق و شریف ورزشکاران  را بر مبنای رفتار، کردار و گفتار به جامعۀ ورزش القاء می‌کُند. چرا مسئولان به‌عنوان‌ مسئولیتی که در قبال جامعۀ ورزش و مردم دارند، نگاه ویژه‌ای به اخلاق و فرهنگ در ورزش ندارند؟

به گزارش هواداری نیوز؛ جلوۀ فضایل عالیۀ اخلاقی و فرهنگی در ورزش، وجه تمایز بین انسان‌هاست که نشان می‌دهد، اصول اخلاقی است که دیدگاه خلّاق و شریف ورزشکاران  را بر مبنای رفتار، کردار و گفتار به جامعۀ ورزش القاء می‌کُند. چرا مسئولان به‌عنوان‌ مسئولیتی که در قبال جامعۀ ورزش و مردم دارند، نگاه ویژه‌ای به اخلاق و فرهنگ در ورزش ندارند؟

چگونه می‌توان شاهد برخی رفتارها از بازیکنان و مربیانی باشیم که باید نمونۀ بارز و ارزشمند اخلاق ورزشی و قابل تقلید برای دیگران باشند؛ امروز شاهد ازهم گسیختن ساختارهای اعتقادی و نظم تیمی که ماهیتاً مکمل یکدیگرند، در  رقابت‌های لیگ هستیم و مهم‌تر اینکه وقتی در فدراسیون بی در و پیکر والیبال می‌بینیم مدیران بی‌کفایت و غیر والیبالی که با واسطه و بی واسطه آویزان فدراسیون والیبال زمام امور را بدست گرفته‌اند، چه انتظاری جز این می‌توان داشت که همه روزه از چهار گوشه ایران تصاویر دهشتناک از جنگ و جدال، کتک‌کاری و ضرب و شتم در گروه‌های مجازی و سایت‌های خبری دلِ دوستداران والیبال را به درد می‌آورد! که هیچ بارقه امیدی در این تاریکی به‌چشم نمی‌خورد!

چرا مسئولین اَمر به این رشته دانشگاهی بی‌توجه شده‌اند؟! این روزها سهل‌انگاری افراد غیر والیبالی در فدراسیون والیبال کولاک می‌کند و رفتارهای ناشایست و غیر اخلاقی و ورزشی در مسابقات لیگ برتر و دسته دو کشور از حَد گذشته و همچنان ادامه دارد؟! چرا فرهنگ‌سازی و حفظ ارزش‌های معنوی در ورزش به ویژه والیبال به دست فراموشی سپرده شده است؟!

حیف نیست ورزشکاران سرشناس و ملی‌پوش و اسطوره‌های والیبال که در بین مردم شریف ایران به خصوص میلیون‌ها جوان و نوجوان هوادار وعلاقه‌مند به والیبال محبوبیت پیدا کرده‌اند به جای تعامل به تقابل بپردازند؟ و تمام انرژی  و توانشان را صرف درگیری و خصومت‌های شخصی کنند و فضای ورزش را چنان آلوده سازند که نه تنها باعث ترویج بی‌فرهنگی و بداخلاقی در ورزش والیبال شده که بازتاب نامیمون فراوانی در دنیای ورزش پیدا کرده است.

کار مُنازعه و درگیری‌های  فیزیکی ورزشکارانی که باید الگوی اخلاق و فرهنگ برای جوانان و آینده‌سازان والیبال کشورمان باشند؛ چنان بالا گرفته که بی‌تردید اثرات نامطلوبی روی افکار عمومی و خانواده‌های بازیکنان تیم‌های مختلف والیبال خواهد گذاشت!

در همین جا این سؤال و این اندیشه به ذهن من نگارنده خطور می‌کند که چه عامل و عاملانی باعث شده‌اند تا قواعد و قوانین در مسابقات والیبال نادیده انگاشته شود؟ چرا به جای ایجاد فضایی سالم و سرشار از رأفت و عطوفت، رفاقت و دوستی، فضایی آکنده از خشم، کینه‌توزی وعدالت در ورزش رواج پیدا کرده؟ که متأسفانه از فوتبال به والیبال هم سرایت نموده و حاکم شده است؟

به سال‌های دهه ۴۰ و۵۰ نگاهی داشته باشیم و با یادآوری بزرگان و اساتیدی نظیر مرحوم محمود عدل، حسن کُرد، مسعود صالحیه، یداله کارگرپیشه، حسن کبیری، جهانگیر قوام، هوشنگ ملک لو، خسرو نیاکیان، حسین تهرانی، مرحوم مجتبی مرتضوی، حسین بهرام صفت، محمد حیدرخان ، امیرحیدری، مهدی صابرپور، محمود محب، محمد عقيق دوست داشتنی و صدها بازیکن شاخص و ملی‌پوشی که شهره در اخلاق و منش پهلوانی و جوانمردی بودند و هرگز دربند پول نشدند و با همّت و تعصب و عِرق ملی فقط به سربلندی والیبال ایران در میادین بین‌المللی اندیشیدند و قِداستِ پیراهن ملی و فرهنگ ایرانی در والیبال برایشان بالاترین ارزش‌ها را داشت و آرزویشان رُبودن دل‌های عاشق به والیبال بود و هیچگاه مِناعت طَبع و بزرگواری خود را به زَر و سیم  نفروختند و حیثیت ورزش به خصوص والیبال که معروف به ورزش دانشگاهی است را زیر سؤال نبردند.

حال به این حقیقت تلخ وقوف پیدا می‌کنیم که در ورزش به اصطلاح حرفه‌ای امروزی فقط پول حاکم شده و بعضی‌ها برای دستیابی به آن حاضرند با اعمال قبیح خود ارزش‌های اخلاقی و فرهنگ و معنویت را در والیبال کمرنگ کنند!

اگر به ورزش نه به‌عنوان یک پدیده متنی و ساده که به صورت واقعیتی فرامتنی بنگریم و آن را از حِصار تنگ نظری و ذهن‌های تُهی بیرون بکشیم که صد در صد به ضرر ورزش‌مان  است، هرگز شاهد چنین حوادث تلخ و شرم‌آوری نخواهیم شد.

متأسفانه بی اخلاقی‌ها در والیبال به حدّی رسیده که برخی تازه به دوران رسیده‌ها به طور آشکار و علنی در برابر چشمان تماشاگران و علاقه‌مندان به والیبال که باید الگو برای فرزندان دلبندشان باشند، برابر یکدیگر قَد علم می‌کنند و با کلمات و الفاظ مشمئز کننده‌ای به مربیان خود هم ناسزا گفته و حمله‌ور می‌شوند! و باعث خدشه‌دار کردن جایگاه والیبال می‌گردند! به طوری که موجبات دغدغه و نگرانی فراوان دلسوزان واقعی ورزش را فراهم می‌آورند.

 در سال‌های اخیر کدام  زیرساخت‌های فرهنگ در ورزش صورت گرفته و در کدام کلاس توجیهی برای مربیان تیم‌های شرکت کننده در مسابقات مختلف، در نظرگرفته شده و به سرپرستان تیم‌ها متذکر  شده‌اند که در صورت اعتراض به رأی داوران از سوی افراد غیر مسئول و بروز هرگونه برخورد غیر ورزشی و اهانت به بزرگان، مربیان و پیش‌کسوتان و درگیری‌های لفظی و فیزیکی بطور کُلی از گردونه مسابقات کنار گذاشته می‌شوند و محرومیت دائم برای تیم خاطی در نظر گرفته خواهد شد؟

بازیکن فحاش و پَرخاشگر که میدان پاک ورزشی را با گود زنبورک خانه اشتباه گرفته برای هميشه باید از صحنه ورزش کنار گذاشته شود‌، مماشات، چشم‌پوشی، گذشت و اغماض بیش از این جایز نیست که به بی‌فرهنگی در ورزش ما کمک خواهد کرد!

باید ببینیم تحلیل‌گران والیبال در این رابطه چه نظریه‌ای ارائه می‌دهند تا با رعایت اصول اخلاقی و فرهنگی جامعه ورزش را پاک‌سازی کنیم و مانع بروز چنین صحنه‌های مذموم و ناپسند باشیم. برخی از بازیکنان والیبال با به کار بردن الفاظ رکیک و حرکات غیر ورزشی و کتک کاری سوابق درخشان خود را زیر سؤال می‌بَرند!

متأسفانه تازگی‌ها شاهد رفتار ناشایست و غیر اخلاقی بازیکنایی هستیم که حُرمت مربیان و پیش‌کسوتان راهم نگه نمی‌دارند! حتی بعضی از ملی‌پوشان باتجربه و چهره‌های تابناک و سرشناس! به ویژه آنهایی که در بین علاقه‌مندان به والیبال از محبوبیت خاصی برخوردار  هستند نیز ، شأن ومرتبت خویش را نگه نمی‌دارند. که باید الگویی مناسب برای نونهالان و نوجوانان باشند. ولی دور از  انتظار و بَر اساس خطاها و قضاوت‌های غیراصولی و غیر منطقی  که نشاأت گرفته از اشتباهات خودشان است، چنان وضعیتی را به وجود می‌آورند که منجر به محرومیت  می‌شود؟!

بهتر نیست این افراد ابتدا توجه ویژه‌ای به خودشناسی و رابطه با اطرافیان خود داشته باشند، تا بر این اساس دچار مشکلات روحی و روانی نشوند؟

به نظر می‌رسد برخی از افراد به مرحله‌ای رسیده‌اند که دچار نوعی تمامیّت خواهی، خودشیفتگی و خودخواهی شده‌اند! بازیکنایی که چهره‌های شاخص و یا ملی‌پوش می‌باشند، باید دارای قابلیت‌های اخلاقی، فرهنگی و شخصیت اجتماعی و دارای کمالات انسانی و معرفت باشند. چرا که عملکرد آنها مَدّ نظر جوانان و نوجوانان و به طور کلی آینده‌سازان تیم‌های ملی قرار می‌گیرد و ارزش‌ها و فضیلت‌هاست که مورد تجزیه و تحلیل واقع می‌شود.

مخلص کلام تا زمانی که چشم بینایی نباشد و گوش شنوا و مدیری خردمند و کاربَلَد بَر مَسنَد فدراسیون والیبال تکیه نزند، این بی‌فرهنگی در والیبال توسعه خواهد یافت.



نظرات بگذارید...

Top