هواداری نیوز؛ امروز شاهد فعالیت حدود پنجاه و پنج فدراسیون ورزشی هستیم که تشکیل چند فدراسیون جدید در شرایطی که ظرفیت ورزش ایران به لحاظ تأمین منابع مادی و امکانات سختافزاری و نرمافزاری، جوابگوی همان کمیت قبلی نیز نبوده، به منزله قوز بالاقوزی در این عرصه است.
امروز شاهد فعالیت فدراسیونهایی هستیم که برخی از آنها یا تقریبا سهمی در مدالآوری و توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای ایفا نمیکنند و یا اینکه از نظر تحلیل هزینه فایده، خروجی فعالیت آنها در قیاس با بودجه تخصیص یافته و مصرف شده، اصلا قابل قبول نیست.
در چنین اوضاعی که سرانه ورزش به ریال و هزینهها به دلار و یورو است، آنهایی که به هر دلیل به فکر افزایش کمیت فدراسیونهای ورزشی بدون توجه به کیفیت آنها و دمیدن بر تنور آنتروپی در ورزش به دلیل عدم پیشبینی دورنمای تصمیمات اینچنینی افتادند، باید پاسخگو باشند هرچند ممکن است در شرایط فعلی مسئولیتی در ورزش نداشته باشند.
این پاسخگویی به دلیل تبعات تصمیماتی است که گریبانگیر وزیر جدید ورزش و جوانان شده و شخص وزیر را برای تصمیمات اصولی در تنگنا و پذیرش تبعات و ترکشهای اصلاحات در ساختار فعلی ورزش قرار میدهد؛ ترکشها و حواشی که شخص وی هیچ نقشی در ایجاد آنها نداشته و باید هزینه سوء مدیریتها و تصمیمات نادرست قبلیها را بپردازد.
در اینکه ادغام، انحلال و تغییر نام و مأموریت برخی فدراسیونها یک اولویت اصلی برای مدیریت عالی ورزش کشور بوده و به قولی به منظور ترمیم خرابیها، از نان شب هم واجبتر است شکی نیست و به اندازه کافی مستندات و دلایل کارشناسی برای آغاز چنین اصلاحاتی وجود دارد، اما در گام نخست با توجه به تعدد و کثرت سبکهای ورزشهای رزمی و فعالیت چند انجمن معتبر بینالمللی ورزشهای مبارزهای، به نظر میرسد اتخاذ تصمیمی اصولی و کارشناسی با در نظر داشتن اقتضائات بینالمللی این انجمنها ضروری است.
انجمنهای مویتای (نمایندگی ایفما)، کیک بوکسینگ واکو، ساواته و جوجیتسو JJIF به همراه چند انجمن دیگر به عنوان اعضای فدراسیونهای بینالمللی مورد تأیید کمیته بینالمللی المپیک، شورای المپیک آسیا، اسپورت اکورد و چند سازمان معتبر بینالمللی مورد تایید IOC، نمیتوانند بهعنوان زیرمجموعه تحت پوشش فدراسیونی همسنخ فعالیت کنند، بنابراین یا باید مانند سایر فدراسیونها مستقیما با نظارت وزارت ورزش و هماهنگی دفتر امور مشترک فدراسیونهای ورزشی فعالیت نمایند که این امر نیازمند وجود قانون و آئیننامه مصوب مورد تأیید انجمنهاست و یا اینکه در قالب تفاهمنامه با فدراسیونی غیر همسنخ به عنوان انجمنهایی مستقل همکاری داشته باشند که این همکاری به معنی دخالت آن فدراسیون در امور اجرایی و فنی آنها نیست.
در این رابطه، اگر فدراسیون کونگ فو و هنرهای رزمی را متولی تمامی ورزشهای ابداعی ایرانی بدانیم و سبکهایی با ماهیت کرهای و ژاپنی در قالب کمیتههایی تجمیع و به فدراسیونهای جودو، کاراته و تکواندو ارجاع داده شوند، عملا میتوان شاهد کم شدن یک فدراسیون رزمی در راستای کیفیسازی ورزش بود و همزمان از آنجا که تعداد قابل توجهی از انجمنهای فدراسیون انجمنهای ورزشی، از ساختار همگانی برخوردارند با انتقال این انجمنها به فدراسیون ورزش همگانی، ظرفیت تازهای در مدیریت مناسب چند انجمن بینالمللی ورزش مبارزهای فراهم خواهد شد که فعالیت این فدراسیون با عنوان «فدراسیون انجمنهای ورزشهای مبارزهای» به شرط رعایت الزامات بینالمللی و تحت پوشش قرار دادن ماکزیمم هفت یا هشت انجمن واجد شرایط، میتواند گام بزرگی در مدیریت و برطرف ساختن «آنتروپی» در فعالیت ورزشهای مبارزهای باشد.
در مورد ادغام برخی فدراسیونها، مدل فعالیت فدراسیونهای صنفی و حتی تشکیل فدراسیونهای جدید به ضرورت شرایط نیز، خواهیم نوشت.
نویسنده: دکتر حمیدرضا حصارکی
نظرات بگذارید...