هواداری نیوز- برای این رسیدن به این مهم باید ساختارشکنی کرد. موضوعی که در آن فرهنگ صحیح فوتبال شناخته شده و بر اساس نیازهای واقعی این صنعت عظیم برنامهریزی صورت بگیرد. در این فرهنگ، فوتبال ملی در رأس قرار میگیرد. باشگاهها به لحاظ تواناییهای واقعی خود رده بندی شده ودر نهایت نظام دُرست باشگاهداری نهادینه خواهد شد.
به تعبیری رنگ موفقیت فوتبال تغییر خواهد کرد. آنچه در سالهای اخیر و شاید در کل تاریخ فوتبال ایران بیشتر از هرچیزی نمود داشته است، پیش داوریهای احساسی، تمایلات مهارنشدنی باشگاهی، نوسان شدید بین دو قطبی بودن و چند قطبی بودن و بی توجهی مفرط به صنعت بزرگ و تاثیرگذار فوتبال بوده است.
در این متُد نباید دنبال موفقیتهای پایدار بود و آنچه به طور مقطعی نیز بدست آمده است، اساس و پایه علمی و مورد توجهی ندارد. صعود فوتبال ایران به جام جهانی بیشتر از آنکه فنی باشد احساسی بوده است. قهرمانیها و موفقیتهای باشگاهی از مسیر غیرت و گاه با چاشنی شانس میسر گردیده است.
به عبارتی فوتبال ایران همواره خود را فریفته و با تصمیمات حیرت انگیز موجودیت خود را به چالش کشیده است. همین لیگ قهرمانان آسیا که راند آخر گروهی خود را در روزهای اخیر میگذارند، همان جام ملتهایی که دوستداران واقعی فوتبال شانسی کمتر از پنجاه در صد برای قهرمانی ایران قائل هستند، جملگی شرایط ناگواری است که فوتبال این سرزمین کهن و غنی را به حواشی مخرب برده است.
در حقیقت جدال هیچ برای پوچ در حال اجرا است. عینیت این موضوع را در مثلث دو باشگاه سرخابی با وزرات ورزش میتوان مشاهده کرد. مثلثی شبیه برمودا که هر خُرد و کلانی را در خود فرو برده و مسیر رشد آنان را سنگلاخی میکند.
نویسنده: حسن صانعی پور
نظرات بگذارید...