کمی تا قسمتی ابری

کمی تا قسمتی ابری
مسابقات حساس جام‌ملت‌های آسیا به عنوان بزرگترین رویداد فوتبال قاره کهن، نقطه عطفی برای فوتبال ایران خواهد بود. از آخرین قهرمانی ایران در این تورنمت بزرگ حدود نیم قرن گذشته و هیچ‌یک از مربیان تیم ملی قادر نبودند این طلسم بزرگ را شکسته و جام قهرمانی را به تهران بیاورند.

حسن صانعی پور/ به گزارش هواداری نیوز؛ بحث و بررسی در مورد علل آن نیز همواره بعد از اتمام هر دوره به صورت کاملا احساسی و گاه جانب‌دارانه‌ صورت گرفته و نتیجه درستی از آن بدست نیامده است. داستان تکراری که احتمالا در دوره پیش رو با توجه مشکلات موجود و فقدان برنامه دقیق ممکن است بار دیگر اتفاق افتاده و منجر به تغییرات گسترده در راس تیم ملی و حتی فدراسیون فوتبال گردد. در این بین تفکرات متولی ارشد فوتبال همیشه بیشترین تاثیر را در روند تیم ملی و به طور کلی فوتبال کشور داشته است.

با این مقدمه نگاهی به کارنامه مهدی تاج رییس فدراسیون فوتبال در فاصله کمتر از سه ماه مانده به مسابقات جام‌ملت‌های آسیا خواهیم انداخت:

از نایب رئیسی تا نایب رئیسی

مهدی تاج که سابقه عضویت در هیئت مدیره باشگاه‌هایی چون: ذوب‌آهن، سپاهان، فجرسپاسی و پرسپولیس و پست‌های اقتصادی از جمله قائم مقام و مسئول اداره کل بازرگانی استان اصفهان  را دارا می‌باشد، در سال 1386 به عنوان نایب ریس اول فدراسیون فوتبال انتخاب شد. پستی که در سال 1392 نیز به او اختصاص داده شد و مقدمات نشستن وی بر کرسی ریاست فدراسیون را برای وی فراهم آورد.  فعالیت‌ها  تلاش مهدی تاج بعد از کسب عنوان نایب رئیسی فدراسیون وارد مرحله جدیدی شد و او بعد از تصاحب کرسی ریاست در سال 1397 موفق گردید عنوان نائب رئیسی منطقه مرکزی کنفدراسیون فوتبال آسیا را دردوره متوالی به خود اختصاص بدهد.

دوره اول و ناشناخته‌ها

وضعیت فوتبال ایران در فاصله سال‌های 1385 تا 1395 که بخشی از آن به دوران انتقال و یا تدوین اساسنامه فدراسیون موسوم است، چندان مناسب نبود. تاج در هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۵ با کسب پنجاه رأی از مجموع هفتاد و سه رأی ماخوذه در مجمع فدراسیون فوتبال ایران، رئیس جدید این فدراسیون شد. در ابتدای کار تصور بر این بود که سکان‌دار جدید فوتبال ایران که  سابقه قابل قبولی در مدیریت و اقتصاد دارد و با ریز و درشت این صنعت بزرگ آشناست، فرشته نجات فوتبال ایران خواهد بود. ناشناخته‌هایی که  با ماجراهای بازنشستگی و لقب پنج ستاره فدراسیون فوتبال منتهی به  اتفاقاتی گردید که گاهی اوقات مهدی تاج را زیر بار انتقاد رسانه‌ها برد و گاهی هم  تمجید  و تشکر بخشی از اهالی فوتبال را در برداشت. فدراسیون پنج ستاره‌ای که دارای ضعف‌های پنهان و آشکاری بود و نواقص آن در لابلای موفقیت‌های چون صعود به جام جهانی پنهان ماند تا اثرات سوء آن  در سنوات بعد آشکار گردد.

 ویلموتس و خروج ناگهانی

کارلوس کی‌روش ماندگارترین و حتی موفق‌ترین مربی تیم ملی فوتبال ایران از تیم ملی جدا شد تا خلاء بزرگی در خصوص انتخاب جانشین او بوجود بیاید. کارشناسان و پیشکسوتان معتقد بودند که باید مربی بزرگتری از کی‌روش روی نیمکت تیم ملی بنشیند و این موضوع فدراسیون را دچار بزرگترین اشتباه تاریخ فوتبال ایران نمود. بی‌گمان در انتخاب سرمربی تیم ملی علاوه بر کارنامه موفق و نام بزرگ، شرایط منحصر به فرد فوتبال ایران نیز باید مد نظر قرار بگیرد و نکته ظریف در مورد فوتبال ایران، ضعف‌های اقتصادی و مشکلات مدیریتی است که مجال هنرنمایی را از بزرگترین مربیان دنیا نیز گرفته و خواهد گرفت. با این حال مهدی تاج و فدراسیون فوتبال برای انتخاب مارک ویلموتس به اجماع رسیدند و ناشیانه‌ترین قرارداد فوتبال ایران با انگیزه پیشرفت بسته شد. قراردادی که در نهایت در دادگاه عالی ورزش، به محکومیت  پنج میلیون و چهار صد هزار یورویی فدراسیون فوتبال ایران منجر شد. از طرفی تیم ملی ایران با هدایت ویلموتس در آستانه حذف از رقابت‌های جام جهانی قرار گرفته و داستان با بستری شدن مهدی تاج و استعفای او از فدراسیون تا حدودی ختم به خیر شد. آنچه در خصوص دوران فاجعه بار ویلموتس بدست فراموشی سپرده شد، اینست که فرصت از دست رفته دوران این سرمربی علاوه بر زیان مالی، شرایط تیم ملی را حتی درجام جهانی به جهت عدم آمادگی و عدم تمرکز در انتخاب صحیح بازیکنان تحت الشعاع قرار داد.

دوباره با کی‌روش

همانقدر که استعفای تاج نکات ناشناخته فراوانی دارد، انتخاب مجدد او نیز در حاله‌ای از ابهام قرار دارد. نباید از علل عدم حضور مردان توانا در انتخابات فدراسیون فوتبال به سادگی بگذریم. با این حال بار دیگر تاج با اکثریت آرا در هشتم شهریور 1401  و در آستانه برگزاری جام جهانی 2023 قطر به فدراسیون فوتبال برگشت. این درحالی بود که تیم ملی با حضور اسکوچیچ ریکاوری شده و مشکلات تیم‌های پایه و باشگاهی همچنان به قوت خود باقی مانده بود. تصمیم ناگهانی برکناری اسکوچیچی که طرفداران بی‌شماری را به خود اختصاص داده بود و بازگشت کارلوس کی‌روشی که با بدترین وجه ممکن از ایران خارج گردیده بود، دودستگی ویران‌کننده و بیم و امید پنهانی را در بین دوستداران فوتبال ایجاد نمود. کی‌روش آمد و تغییرات سلیقه‌ای خود را همچون دوره اول سرمربیگری اعمال کرد، سپس به جام جهانی رفت و در همان بازی اول شیرازه تیم ملی با باخت سنگین به انگلستان برهم ریخت و در شرایطی که تصور صعود قبل از جام جهانی با توجه به تجربه موفق دو جام جهانی گذشته نزد هواداران بیشتر از گذشته پدیدار شده بود، دیوارآرزوهای فوتبال ایران به یکباره فرو ریخت و سقف آمال فوتبال‌دوستان آوار گردید.

دوره دوم و نا امیدی

در حقیقت دور دوم ریاست مهدی تاج در فدراسیون فوتبال  با طرح سه موضوع قابل بررسی است؛ مهدی تاج و مشکلات تازه، زیرساخت‌ها و مشکلات کلان مدیریتی و انتقادات تکراری و احساسی فوتبال ایران در فاصله سال‌ها 1395 تا کنون به طرز معناداری از فوتبال آسیا عقب افتاده است. کاش رنکینگ کذایی فیفا وجود نداشت تا مشکلات فوتبال ایران در لابلای آن فراموش نمی‌شد. ژاپن هم به لحاظ زیر ساخت و هم پرورش استعدادهایش پیشرفت‌های غیر قابل‌انکاری داشته و در سال‌های اخیربه وضعیتی فراتر از آسیا رسیده است. کره‌جنوبی شرایطی به مراتب بهتر از فوتبال ایران دارد. قطر هرچند به لحاظ نیروی انسانی فقیر است اما به لحاظ زیرساخت‌ها کامل شده است، عربستان راه درست را پیدا کرده و در آزمون و خطایی صحیح قرار گرفته است و کشورهایی چون عراق و ازبکستان از شرایط آماتوری بیرون آمده‌اند. این درحالی است که ورزشگاه آزادی تخریب شده است، تیم‌های پایه و امید ما همچمان حذف می‌شوند و مشکلات عدیده‌ای در حوزه داوری وجود دارد. در این بین به هیچ عنوان التفاتی به زیرساخت‌های ضروری و حتی ابتدایی نگردیده و افق دید فدراسیون بسیار کوتاه و زود گذر است. آنچه در فوتبال شهرستان‌ها دیده می‌شود گواه این مدعاست. در این بین سمت و سوی انتقادات نیز درست و تاثیرگذار نیست. انتقادات تکراری و احساسی که بسته به شرایط و یا موقعیت‌های کوناگون، گاهی برتافته و اغلب فروکش می‌کند و به قولی در لابلای مصلحت اندیشی و یا رودربایستی‌های مضرر راه درست را نشان نمی‌دهد. 

منتقدان و زوایای پنهان

یک کارناوال بزرگ انتقاد در ماه‌ها و روزهای اخیر از جانب منتقدان تاج و فدراسیون براه افتاده است. بی‌تعارف باید گفت: بخش اعظم این انتقادات اشتباه است. فدراسیون تاج به شدت قابل انتقاد است. عملکرد وی دردو دوره ریاست دارای نقاط ضعف بسیاری است اما نحوه انتقادات درست نیست. انتهای کلام تمام انتقادات برکناری است. هدف این انتقاد زیرور شدن تمام مناسبات است. این در حالی است که لازم است توسط کارشناسان دلسوز و با حمایت ملت و دولت کارگروه بحران و اتحادیه ترمیم تشکیل شود. آیا جانشینی مناسب برای آقای تاج مشخص شده است؟ آیا مقدمات حضور متخصصان در این حوزه فراهم گردیده است؟ آیا تضمینی وجود دارد که گزینه بعدی تمایل به بخش خاصی از جامعه فوتبال نداشته باشد و مهره‌های کارآمد را از بدنه مدیریت حذف ننماید؟ این چرخش همیشگی، این تکرار دائمی، این زود خسته شدن و زاویه عوض کردن تا کی باید ادامه یابد؟ زوایای پنهان منتقدان باید از سایه روشن انتقاد و تخریب بیرون آمده و به اصول بپردازد. مسلما با چند برنامه تلویزیونی و چند مطلب و برگزاری چند جلسه اوضاع بهتر نخواهد شد. بهتر است تفکر تعویض جای خود را به تحول اندیشه  بدهد. 

کارنامه تاج، کمی تا قسمتی ابری

کارنامه مهدی تاج کمی تا قسمتی ابری است. با روش موجود هیچ تحول مثبتی نیز ایجاد نخواهد شد. در این تفکر موفقیت در گروی برنامه نیست و یقینا اگر تیم ملی درجام ملت‌های آسیا قهرمان هم بشود، نشانه مدیریت برتر نخواهد بود. آیتم غیرت ایرانیِ بازیکنان و شاید کمی چاشنی شانس علت اصلی موفقیت احتمالی خواهد بود. با این روش وار به ایران نخواهد آمد. با این روش نمایندگان ایران در آسیا موفقیت چندانی بدست نخواهند آورد و چه بسا باردیگر در کنترلی جدی‌تر از آسیا حذف خواهند شد. اما چاره کار چیزدیگری است که در حال حاضر نزد هیچکدام از اهالی فوتبال ایران دیده نمی‌شود. سخن آخر اینکه تا زمانی که کارشناسان، پیشکسوتان و مسئولین تغییر مدیریت را چاره کار بدانند و در پی اندیشه درست و متناسب با ذات فوتبال نباشند این رفت و آمدها به ترقی و تعالی فوتبال ایران منجر نخواهد شد.



نظرات بگذارید...

Top