میخواستم از بوركينا فاسو بگويم از اينكه در رنكينگ ٥٧ فيفا و همرنك عربستان است. اذعان كنم كه تيم ايران در بازی تداركاتی با اين تيم با همان نفرات كیروش (!) بسيار چشمنواز و هجومی بازی كرد. نشان داد عليرغم همه نامهربانیها اما بازيكنان و كادر فنی متعهد شدهاند تا با همه وجود و با تمام توان از نام پرافتخار ايران در جام ملتها دفاع كنند. به طوری كه كارنامهای به يادگار بگذارند كه طی ٦٠ سال گذشته برای فوتبال ما در معتبرترين جام قاره كهن رقم نخورده است.
حتی دلم میخواست از ماجرای قرارداد ساخت ورزشگاه برای استقلال بگويم كه طی يك كنسرسيوم قرار است ساخته شود.
اما حادثه تروريستی كرمان قلبم را به درد آورد. شهادت مظلومانه هموطنانم. انگار تمامی ندارد. هنوز ماجرای شاهچراغ از ذهنم پاك نشده كه اتفاق كرمان داغی ديگر بر قلبمان گذاشت.
بايد كه دژخيمان و نامردهايی كه زنان و مردان و كودكان بیدفاع را به خاك و خون میكشند! گوشمالی داد و از صحنه روزگار محو كرد. اما اينكه در اين ميان امثال «علی كريمی» تبديل به مسئله شود! همانقدر نشان از ضعف دستگاه امنيتی دارد كه چند سال پيش روح اله زم تبديل به مسئله شده بود.
آنهايي كه روح اله زم فرزند حجت الاسلام زم را میشناختند و با روحيات او قبل از ماجرای ٨٨ و ترك ايران آشنا بودند و يا علی كريمی را در اوج فوتبالش میشناختند، وقتی میبينند و میشنوند اينها تبديل به مسئله برای كشور بزرگی چون ايران با ملت غيور و شهيد پرور شدهاند! نه تنها دردل «ريسه» میروند بلكه اين سؤال پيش میآيد، سربازان گمنامی كه قادرند امثال ريگی را در آسمان دستگير كنند، چرا در مسئله شاهچراغ و اينك كرمان قاطعانه عمل نمیكنند؟علی كريمی چه عددی است كه بايد در سيمای جمهوری اسلامی به او پرداخته شود و يا سلبريتیها پاسخ چرنديات او را بدهند؟
به ميزان تحصيلات و دانش و فهم سياسی او دقت كنيد! آيا شأن جامعه ما بايد مقابله با كريمی باشد؟
هرگاه از ناتوانی و عدم توسعه و فقر و عقبماندگی صحبت میشود بلافاصله اذهان عمومی به سمت بوركينافاسو اشاره میكند، اما در كيش ديده شد علی كريمی عقب افتادهتر از بوركينا فاسو است.
نویسنده: مجید سعيدی
نظرات بگذارید...