هواداری نیوز؛ با صدور رأی کمیته استیناف فدراسیون فوتبال ایران امتیازات کسر شده از دو باشگاه سپاهان و پرسپولیس به علت عدم رعایت دستورالعمل سقف بودجه به آنان بازگردانده شد تا طلاییپوشان به صدر جدول بازگردند و پرسپولیس به حریف سنتی خود نزدیک شود. این در حالی است که فلسفه آشکار و پنهان دستورالعملها و قوانین موضوعه، بازدارندگی و جلوگیری از تکرار تخلف است که با صدور این حکم عملا فلسفه خود را در فصل جاری از دست داد. به این بهانه نگاهی به زوایای مختلف این دستورالعمل و تبعات آن خواهیم انداخت:
اصل قانون
بر اساس آییننامه نقل و انتقالات، سقف بودجه تیمهای شاغل در لیگ برترفوتبال ایران در فصل 1402-1403 دویست و پنجاه میلیارد تومان تعیین گردید. بر اساس این آییننامه باشگاهها میتوانند بیست و پنج میلیارد برای اخذ مجوز حرفهای و ده میلیارد برای اخذ مجوز ملی هزینه کنند. ضمن اینکه برای تیمهای اول تا چهارم فصل گذشته مجوز هزینه بیست و پنج میلیارد بیشتر در نظر گرفته شده که مجموع این ارقام حدود سیصد میلیارد تومان میشود. گویا پایه و اساس این دستورالعمل بر این مبنا بوده است که اکثر قریب به اتفاق باشگاههای ایران زیانده هستند و هیچ باشگاهی بیش از سیصد میلیارد تومان طبق اسناد و در کدال درآمد نداشته است. حال بر چه مبنا و اساسی ارقام یاد شده محاسبه گردیده و راهکار مناسب تخلف از آن به چه صورت بوده است تا حدود زیادی مجهول مانده و نکته جالب در این خصوص اینکه به جز چند باشگاه بزرگ که به لحاظ داشتن هوادار و حضور در مسابقات بینالمللی شرایط مناسبی دارند، سایر باشگاهها توان عبور از این سقف را نداشته و عملا این قانون در مورد چند باشگاه منحصر به فرد تدوین گردیده و همان باشگاهها نیز به انحای گوناگون از آن تعدی و تخلف کردهاند.
اشکالات قانون
چند اشکال مهم بر این قانون وارد است؛ قنبرزاده در خصوص تدوین این قانون مدعی است: "اکثر مشکلات باشگاهها در خصوص مسائل مالی آنان است." این بدان معناست که نظام اقتصادی باشگاهها به طرز عجیبی متزلزل و مقرون به تخلف است. او همچنین گفته است: "اگر قانون تجارت و الزامات AFC را برای سال آینده رعایت نکنیم چند باشگاه در معرض انحلال قرار خواهند گرفت." آنچه از این اظهارنظر استنباط میگردد اینکه فوتبال باشگاهی ایران فاصله زیادی با استانداردهای بینالمللی داشته و تدوین چنین قانونی بیشتر از آنکه بازدارنده باشد، پنهانکاری مدرنی است که در لابلای آن بتوان مجوز حرفهای گرفت. بنا بر ادعای قنبرزاده؛ "فقط مدیرعامل باشگاه این بودجه را تعهد نمیکند. علاوه بر او، مدیرمالی یا خزانهدار، هیئت مدیره باشگاه، رئیس مجمع، رئیس کارخانه یا شرکت بالادستی است که منابع مالی را تأمین میکند، در این موضوع دخیل هستند. بنابراین مکانیزم، خود آن شرکت است که تعهدات مالی را انجام میدهد. تمام دادهها در کدال و صورتهای مالی ذکر میشود." سؤال اینجاست که چارت اعلام شده در کدام باشگاه به صورت صحیح و پایدار وجود دارد که در صورت تخلف پاسخگو باشند؟
تبعات قانون
اینکه پرسپولیس با وضعیت نه چندان مناسب به لیگ قهرمانان آسیا وارد شده و حذف میگردد. اینکه سپاهان علیرغم داشتن بازیکنان مناسب دچار بحران در آوردگاه آسیایی میشود و علیرغم داشتن پتانسیل ویژه امید چندانی به صعود ندارد. اینکه باشگاه استقلال در طول نیم فصل درگیر تعدیل و یا دفاع از عملکرد خود در فصل نقل و انتقالات میگردد و اینکه کل لیگ مشغول بیانیهها و شکایتهای بیدلیل میشوند، از تبعات اولیه سقفی است که علیرغم ادعا، با اندیشه درستی پایهگذاری نشده است. قدر مسلم اینکه هیچ تغییری در رفتار غیرحرفهای فوتبال ایران بوجود نیامده و شاید تخلفات پنهانی اتفاق افتاده باشد که صدای رسوایی آن در فصول بعد شنیده شود. به عبارتی دیگر منابعی برای باشگاهها تعریف نشده و این موضوع درخصوص سرخابیها که کاملا دولتی اداره میشوند با معادلات چند مجهولی نیز روبرو میباشد. در این اوضاع و احوال چگونه باید انتظار داشت که سقف تعیین شده رعایت شود و یا در انتها بیلان مالی ارائه گردد.
سپاهان و پرسپولیس
دو باشگاه سپاهان و پرسپولیس با حکم کمیته انضباطی محکوم به کسر امتیاز شدند تا همه چیز در ظاهر قانونی پیش برود. چند نکته در خصوص این دو باشگاه قابل ذکر است؛ ابتدا اینکه سپاهان به لحاظ سازمان باشگاهداری به مراتب از پرسپولیس بهتر و منسجمتر و البته با برنامهتر است. این باشگاه در مقایسه با پرسپولیس با بحران کمتری در مسائل اقتصادی و بدهیهای مرسوم برخوردار بوده و اگر سپاهان را خصوصی تلقی نکنیم، باید آن را نیمهخصوصی بدانیم و پشتوانههای مالی آنان را پایدارتر فرض کنیم. در این شرایط چرا باید سقف قراردادهای سپاهان که شرایط اقتصادی مطلوبی دارد با پرسپولیس که دارای بدهیهای انباشته است، یکسان باشد؟ " این تناسب در مقایسه سایر باشگاههای با سه باشگاه استقلال، پرسپولیس و سپاهان نیز صادق است." آیا سایر باشگاه تا سقف تعیین شده مجاز به تخلف هستند و آیا پیشبینی صحیحی در این مورد صورت گرفته است؟ از طرفی پرسپولیس به لحاظ داشتن هوادار بیشمار پتانسیل ویژهای در کسب درآمدهای مردمی دارد که درباره آن راهکاری اندیشیده نشده است. و دست آخر اینکه در حال حاضر که امتیازات برگشته است، مسائل مالی و احتمالات بعدی تحت کنترل واقع شده است؟
استقلالِ متضرر
عضو هیئت مدیره استقلال گفته است: "ما ساده بودیم که سقف بودجه را رعایت کردیم." در حقیقت باید اعتراف کرد؛ فوتبال ایران ساده بوده که فکر میکرد با این قانون همه چیز روبراه خواهد شد. سران استقلال برای رعایت این دستورالعمل داستان جالبی را دنبال کردند؛ سرمربی و دستیاران و بعضی از بازیکنان این باشگاه در چندین نوبت از قرارداد خود کاستند تا در نهایت یک بازیکن جذب و چند بازیکن تمدید کنند و جالب اینکه آبیپوشان با ناقصترین ترکیب ممکن وارد مسابقات شدند و علیرغم کسب نتایج تقریبا مناسب به هیچ عنوان در حد و اندازه قهرمانی نیستند. در واقع تمام انرژی باشگاه استقلال عدم عبور از سقفی بود که هیچ مزیتی نداشت. قرارداد سعید مهری و مهدی هاشمینسب در نوع خود بینظیر بوده و معلوم نیست مابهالتفاوت این قرارداد که به هیچ عنوان مکتوب نشده است را چگونه پرداخت خواهند کرد.
راهکار مناسب
تبعات منفی حاصل از رعایت و یا عدم رعایت سقف بودجه و تخلفات گزارش شده، انرژی فوتبال ایران را گرفت. حداقل ده بیانیه صرفا به خاطر کسر امتیازات صادر شد و چند بیانه در خصوص عدم کسر منتشر گردید، اما نه سقف و نه بیانیه چاره کارنبود. اینکه به سرعت سقفی تعیین گردد که با خریدهای باشگاهها در فصول قبل فاصله بسیار دارد، بیشتر یک شوک منفی است و نه کنترل اوضاع مالی باشگاههایی که با مدیریت هزینه اداره میشوند. اولین راهکار را باید در خصوصیسازی باشگاهها به خصوص سرخابیها دنبال کنیم. البته جریان خصوصیسازی در یک پرسه ده ساله و با کمک دولت امکانپذیر است. دومین راهکار اعطای وام برای تسویه بدهیهاست تا بیلان باشگاهها در سه سال اول به صفر تقلیل پیدا کند. سومین و مهمترین راهکار ایجاد و آمادهسازی زمینههای مربوط به درآمدزایی باشگاههاست. مقولههایی چون حق پخش تلویزیونی، تبلیغات محیطی و فروش لباس در فوتبال ایران وجود ندارد و یا به شیوه کاملا نادرستی در جریان است. نکته مهم در خصوص دو باشگاه بزرگ ایران توجه به برند آنان میباشد. برندی که اگر دچار حواشی نشود به تنهایی بخش بزرگی از نیازهای اقتصادی دو باشگاه را مرتفع خواهد ساخت.
سقف کاذب، لطفا با احتیاط عبور کنید
سقف قراردادها یا به تعبیری بهتر سقف بودجه باشگاهها سقف کاذبی است که هر باشگاهی میتواند با احتیاط کامل و با در نظر گرفتن چند نکته ظریف از آن به سلامت عبور نماید. به تعبیری دورزدنِ قانون و مصوبهای که قصد داشت اوضاع را کنترل نماید بسیار آسان بود. با این حال دو نکته در این مورد قابل ذکر است؛ ابتدا اینکه این دستورالعمل مانع ورود بازیکن باکیفیت خارجی شد. در حالی که حضور ستارههای فوتبال جهان در عربستان از طرفی و تقابل با فوتبال غنی ایران از طرف دیگر، زمینه ورود بازیکنان با کیفیتتر را در فوتبال باشگاهی ایران فراهم میساخت. دوم اینکه هرگز نتوانست انتظارات کنفدراسیون فوتبال آسیا را در خصوص جریان حرفهای سازی برآورده کند. باید دید برنامه بعدی فوتبال ایران در جهت کنترل باشگاهها چیست و قرار است فوتبال ایران در نیم فصل و یا در فصل آینده با چه سلایقی در این خصوص مواجه گردد.
نویسنده: حسن صانعی پور
نظرات بگذارید...