هواداری نیوز؛ روزگاری که فوتبال از مرز دلار و ریال نگذشته بود، بسیاری از مناسبات پیچیده نبود و بازیکنان و مربیان با اتکا به عشق و علاقهای که به این صنعت بزرگ داشتند، به آن ورود کرده و در این شرایط رقابتها سالمتر و شفافتر به نظر میرسید. با این حال با توجه به اخبار منتشره شده در مورد جعل سند از جانب باشگاه استقلال، نگاهی به مقوله جعل در فوتبال ایران خواهیم انداخت:
دلایل جعل
عضو هیئت مدیره استقلال در خصوص ادعای دبیرکل فدراسیون فوتبال گفته است: به دلیل تعطیلی انتهای هفته و اینکه فرصت برای ارسال نامه به فیفا وجود نداشت، پیشنویس نامه از طریق پیامرسان به بخش روابط بین الملل فدراسیون ارسال شده و مسئول آن بخش، نامه را به فیفا ارسال کرده است. این بدان معنا است که هرگز تعریف درستی در خصوص وظایف باشگاه و حتی ارکان فدراسیون صورت نگرفته است. این موضوع را میتوان اولین و مهمترین دلیل جعلهایی بدانیم که فارغ از صحت و سقم آن در فوتبال ایران رخ داده است. دلیل دیگری که در این مورد متصور میباشد، عدم کنترل اوضاع توسط مسئولانی است که مسئولیت مستقیمِ بسیاری از امور به آنها مرتبط میشود. وقتی شنیده میشود که عضو کمیته تعیین وضعیت باشگاهها از شرایطی میگوید که در آن فدراسیون برای حل مشکل سرخابیها اقداماتی برخلاف آنچه فیفا و ای اف سی تعیین کرده است، انجام داده و اطلاعات نادرست به این دو نهاد میدهد، قاعدتا نباید انتظار از بین رفتن اتفاقاتی باشیم که در تعریف آن جعل نهفته است.
جعلهای قدیم
قریب به هشت فصل پیش اتفاقاتی در خصوص قرارداد مهدی طارمی با ریزه اسپور ترکیه به وقوع پیوست که میتوانست تبعات جبران ناپذیری برای فوتبال ایران داشته باشد. "موضوع با ارتباطات دیپلماتیک ختم به خیر شد." کمی قبلتر داستان جعل کارتهای پایان خدمتِ تعدادی از بازیکنان نیز از طرف چند سرمربی مطرح شد. ماجرای بازیکن باشگاه لیگبرتری که بدون بازی ملی به عضویت آن باشگاه نیز درآمد هم از جمله جعلهایی است که شاید به طرق دیگر نیز اتفاق افتاده است.
جعلهای جدید
اما در فصول اخیر نیز باید بدنبال سندسازی و جعل باشیم. حداقل اینکه شائبههایی وجود دارد و هرگز شفافسازی نشده است. اینکه در زبان و لسان طرفداران دو تیم بزرگ پایتخت، ماجرای سربازی بازیکنان طرفین شنیده میشود. اینکه دخل و خرج باشگاهها در این فصول هیچ تناسبی با هم ندارد، از طرفی کسر امتیازات و پروندههای ریز و درشتی به واسطه تخلف از سقف بودجه تشکیل شده و همچنین درروزهای اخیر داستان جعل امضای دبیرکل فدراسیون فوتبال منتشر گردیده است، جملگی موارد و مصداقهای جعل است که باید به طور دقیق و فارغ از ملاحظات مرسوم بدان ورود گردیده و پاسخی شفاف به اهالی فوتبال در خصوص صحت و سقم آن ارائه گردد.
آسیا و ناشیانهها
کاظم اولیایی در خصوص صدور مجوز سرخابیها گفته است: "متاسفانه مالکیت مشترک استقلال و پرسپولیس پابرجا است. آن نامهای که دربارهاش حرف میزدند خلاف واقع بود. من در کمیته بدوی اصرار داشتم که این مسئله نادرست است. آن زمان نامهای را آوردند که در دولت تصویب شده، یکی از باشگاهها به وزارت اقتصاد و دارایی واگذار شود و وزارت ورزش نامه را به گونهای ابلاغ کرد که این مسئله انجام شده است. اما وزارت اقتصاد و دارایی بعد از مدتها گفتند امکانش نیست و این اتفاق رخ نداده و استقلال و پرسپولیس همچنان دولتی هستند. برای ما از اول هم مثل روز این مسئله روشن بود" اظهارات عضو سابق کمیته بدوی صدور مجوز حرفهای دو نکته را به ذهن متبادر میکند؛ ابتدا جذابیتهای حضور در آسیا که شامل مسائل اقتصادی و ثباتِ جایگاه فوتبال ایران در قاره کهن میگردد. دوم ناشیانههایی است که سعی دارد صورت مسئله مشکلات باشگاهی ایران پاک کرده و با اقدامات کاملا صوری خود را موجه نشان بدهد. این در حالی است که خصوصیسازی باشگاههای بزرگ نیز در مسیر درستی صورت نگرفته و باشگاهها سعی دارند برای رسیدن به مقصود به هر موضوعی ورود نمایند. جریانی که گاهی به تخلف و جعل نیز منتهی میگردد.
قوانین ضعیف
در خصوص فوتبال تمام قوانین موضوعه دارای ضعفهای عمده هستند. اولین اشکال، دولتی بودن فوتبال در تمام زمینهها میباشد. "مدیریت دولتی، اقتصاد دولتی، روابط دولتی و زیرساختهای کاملا دولتی." هرچند نمیتوان در کوتاه مدت تمام موضوعات مذکور را به سمت خصوصی شدن هدایت کنیم، اما خطر بزرگ حذف از مسابقات بینالمللی هشدار میدهد که باید با تعیین برنامه کوتاه مدت چارهای در این مورد بیاندیشیم. اینکه هراز گاهی یک وزارت خانه متصدی یک باشگاه میشود. اینکه قانون مناسبی که به نفع باشگاهها باشد، درخصوص تبلیغات وجود ندارد. اینکه در مورد فروش لباس باشگاههای بزرگ کنترلی صورت نمیگیرد و اینکه حق پخش تلویزیونی غیر ممکن است، موضوعات و دلایلی است که فوتبال را در مرحله دولتی نگه داشته است.
سرخابیهای نگران
کاظم اولیایی معتقد است: "خصوصیسازی هم هزینهها را به شدت بالا و هم همه مدیران را زیر سؤال برده است، هم با بلاتکلیفی برای همه تصمیمگیری میکند. سایت کدال را باز میکنیم یک بحث است و فرمایش وزیر بحث دیگر. یک چند دستگی ایجاد شده که حاصل کاری است که به جای خصوصیسازی قربانیسازی شده است،" در حقیقت دلگرانی بزرگ سرخابیها و دیگر باشگاههای بزرگ ایران همین خصوصیسازی است. سازمان خصوصیسازی با وارد کردن این دو باشگاه به بورس صرفا مشکلاتی را بر مشکلات عدیده آنان افزوده است و به هیچ عنوان هزینههای کلان آنان با مقوله بورس خوانایی ندارد. به عبارتی که این دو باشگاه که در حقیقت دو برند بدون سرمایه هستند، جذابیت و قدرتی برای حضور در بورس ندارند."حداقل اینکه باید تا سالها نه به خاطر سودآوری بلکه به خاطر علاقه شدید هواداران در بازاری مقاومت خواهند کرد که قانونی متفاوت با قانون فوتبال دارد.
بحران جعل
جالب است که علیرضا خانی عضو هیئت مدیره باشگاه استقلال به علی خطیر و فرشید سمیعی اتهام زده که امضا و اثر انگشت او را جعل کردهاند. از همه مهمتر اینکه در شرایطی که ثبات نیاز اولیه سرخابیهاست و وزیر ورزش و جوانان نیز توصیههایی در خصوص حفظ آرامش دو باشگاه کرده است، اما همچنان این دو باشگاه آماج حملاتی از طرف یکدیگر هستند که دورنمای مناسبی را به ذهن متبادر نمیکند. احتمالا بعد از این جریانات تغییراتی هم در ترکیب دو باشگاه ملاحظه خواهیم کرد. اما همچنان بحران جعل که نتیجه تفکرات غیرصحیح در مدیریت فوتبال میباشد، ادامه خواهد یافت. بحران جعل در یک تعریف ساده عبارت از بنبستی است که در آن باشگاهها برای پیشرفت هیچ برنامه کاربردی و دقیقی ندارند.
نویسنده: حسن صانعی پور
نظرات بگذارید...