به گزاش هواداری نیوز؛ مسئولان امر، لزوم پایبندی به قانون سقف بودجه و مجازات شدید خاطیان را فقط در بوق و کرنا نکردند و در سختگیری اجرایش چهها که نگفتند! قبل از آغاز فصل، رئیس فدراسیون جریمه باشگاه متخلف را بازنده شدن با نتیجه ۳ بر صفر اعلام کرد و نایب رئیس فدراسیون- قنبرزاده- نیز هشدار داد که چون دستورالعمل به تصویب اعضای هیئت رئیسه و ارکان فدراسیون رسیده و مالکین و مجامع باشگاهها هم متعهد به اجرای آن شدهاند، لازم الاجراست و با متخلفین بدون اغماض برخورد میشود. ترکش این قانون در شهریور و مهرماه، نصیب باشگاههای سپاهان و پرسپولیس شد و به دلیل تخلف از قانون مذکور، توسط کمیته انضباطی به ترتیب به کسر چهار و یک امتیاز و جریمه نقدی سنگین محکوم شدند که با اعتراض هر دو باشگاه، پرونده به استیناف رفت. از آن طرف هم سایر تیمها، به عدم انطباق جرایم ۲ تیم با مجازات وعده داده شده ( ۳ بر صفر شدن بازیهای تیم متخلف) معترض شدند.
پنجم دی ماه رأی عجیب و دوگانه کمیته استیناف، امتیازات کسر شده ۲ باشگاه را برگرداند و فقط جریمه نقدی آنها را تأیید کرد. در حقیقت این کمیته با دور زدن قانون مورد تأیید همه ارکان فدراسیون فوتبال و ابطال کسر امتیاز از ۲ باشگاه متخلف، سایر باشگاهها را که به هر دلیلی اعم از: نداری، ناچاری یا پایبندی، این دستورالعمل را رعایت کرده بودند، نقره داغ کرد تا سزای تیمهای قانونمند، پشیمانی باشد و حسرت و میزان ضمانتهای اجرایی و انضباطی این قانون و التزام عملی فدراسیون نسبت به مصوبه خودش، درد مضحکی برای عام و خاص!
در رأی بالاترین رکن قضایی فدراسیون که ناقض رأی رکن قضایی دیگر همان فدراسیون است و توأمان از قانونی واحد، پیروی و در چارچوب آن رأی صادر میکنند، آمده است که: "نصی در مقررات انضباطی دال بر کسر امتیاز از باب عدم رعایت قانون سقف قرارداد وجود ندارد و اساسا طبق اصول حاکم بر فوتبال، نتایج باید در زمین بازی رقم بخورد و امتیازات کسب شده از مسابقات رسمی، ثابت و پایدار است و با استناد به ماده ۱۰۶ مقررات انضباطی و قانون سقف بودجه، ۴ امتیاز سپاهان و یک امتیاز پرسپولیس بازگردانده و سایر بخشهای رأی از جمله جریمه نقدی این ۲ باشگاه تایید میشود". حال مسئولان فدراسیون و نیز ارکان قضایی آن، چند ابهام را نزد افکار عمومی و جامعه فوتبال سبب شدهاند:
۱- یک قانون انضباطی واحد و این میزان اختلاف و دو گانگی در آرای صادره نسبت به موضوعی واحد؟!
۲- نصی در مقررات انضباطی در مورد کسر امتیاز از تیمهای متخلف وجود نداشت و آقایان تاج و قنبرزاده و... مدام در رسانهها بر این مجازات مانور میدادند و تیمها را به کسر امتیاز و بالاتر از آن به بازنده شدن با نتیجه ۳ بر صفر، در صورت تخلف از این دستورالعمل تهدید میکردند!؟
۳- مگر همه شما اعضای یک فدراسیون و تصمیمگیر و مجری یک قانون نیستید؟ چرا در مورد بند مذکور قبل، کمیته استیناف به عنوان رکن قضایی ارشد فدراسیون و مرجع نهایی تصمیمگیر در تنبیهات قانون پر بحث و هیاهوی سقف بودجه، مسئولین مربوطه و ازجمله آقایان تاج و قنبرزاده را از تهدید تیمها به کسر امتیاز و حتی ثبت نتیجه ۳ بر صفر علیه متخلف -که مغایر با اصول حاکم بر فوتبال (در بعد الزام تعیین نتایج در زمین بازی) و در تعارض با اصل ثبات و پایداری امتیازات کسب شده تیمها از مسابقات رسمی است- نهی ننمود و منع و ایراد قانونی آن را به ایشان گوشزد نکرد تا نسبت به اصلاح تهدیدات خلاف مقررات و البته تو خالی از آب در آمده کنونی خود، اقدام کنند؟ چرا مسئولان فدراسیون را به اطلاعرسانی درست در این زمینه و تصحیح اشتباه خود، متذکر نشد که سیاست یک بام و دو هوا شکل نگیرد و صدای واحدی از ارکان فدراسیون در این زمینه شنیده شود و مانع ابهامات و اعتراضات کنونی گردد؟!
۴- پس اعضای حقوقدان کمیته انضباطی با استناد به نص کدام قانون، رای بر کسر امتیاز از ۲ تیم مذکور دادهاند؟!
۵- لطفا کمیته استیناف و رئیس باسابقه آن، جهت تنویر افکار عمومی پاسخ دهند: که نتایج ۳ بر صفر و کسر امتیازاتی که قبلا علیه برخی تیمها، در تضاد با اصول حاکم بر فوتبال و خارج از زمین بازی و توسط همین کمیته تأیید و تثبیت شد، چرا در تناقض با استدلال ایشان در رأی جدید است؟!
۶- چرا یک رجوع ساده به قانون و فهم عدم وجود نصی در رابطه با کسر امتیاز آن هم ازسوی بالاترین نهاد قضایی فوتبال، چندین ماه به طول انجامید؟
۷-چرا عضو سرشناس این کمیته، پس از افشای رأی استیناف توسط یکی از رسانهها قویا بازگرداندن امتیازات سپاهان و پرسپولیس را تکذیب نمود ولی ساعتی بعد، رأی استیناف تکذیب عضو مؤثر خود را تکذیب نمود؟
۸- آیا در تصمیم این کمیته، جرایم نقدی از این حیث که منبع درآمد خوبی برای فدراسیون فوتبال هستند، خلاف مقررات و قابل نقض تشخیص داده نشد؟
۹- آیا سایر تیمها زین پس خود را موظف به رعایت این قانون شکسته شده توسط کمیته استیناف میدانند و چه کسی جوابگوی نقض آشکار آن در نیم فصلی که از حالا تیمها برای رسیدنش و جولان در بازار یارگیریاش لحظهشماری می کنند، خواهد بود؟
مسلما تیر خلاص را بر پیکر تازه وجود یافته این قانون، استینافنشینان زدند تا چون گذشته، هیچ توصیه، دستور، اجبار و مصوبهای نتواند پولهای لجام گسیخته فوتبال را مهار کند و شادکام این کاراز، تیمهای متخلفی بودند که علاوه بر پولهای زیرمیزی و خارج از قاعده، آشکارا نقض قانون کردند و برنده نیز شدند و بازنده تیمهایی هستند که به تمکین از آن روی آوردند و اکنون انگشت پشیمانی میگزند... و چه کسی مسبب این وضعیت است؟ بر این فوتبال باید تأسف خورد؟ خیر، فوتبالی که آغشته به ناپاکی، فریب، تزویر، جفا و قانونشکنی قانونگذارانش است جای تأسف ندارد، بلکه باید بدان نفرین فرستاد و به آنهایی که برای آن تصمیم میگیرند و در انتخاب تصمیمگیرانش نقش مؤثر دارند. پایههای چنین فوتبالی را باید در هم کوبید و نقشی تازه و استوار بنیان نهاد که آن نیز نزدیک به محال است.
پرده بالا رفت و دیدم هست و نیست
راستی، نادیدنیها دیدنی است!
نویسنده: عبدالله دارابی
نظرات بگذارید...